احساس بی ارزش پنداری خود، سومین عامل اصلی عدم موفقیت

سومین دشمن درونی شما، احساس بی ارزش پنداری خود است.
در دو مقاله قبلی، در مورد دو تا از دشمنانی که مانع موفقیت هایتان میشود، صحبت کردیم. در اینجا خیلی سریع به مرور ببخش اول و دوم این سری مقالات با عنوان سه دشمن درونی شما برای عدم دستیابی به موفقیت میپردازیم.
و برای پایان بخشیدن به مجموعه سه گانه آموزش مقابله با اعتقادات و باورهای محدود کننده و تغییر آنها در راستای خواسته ها، می خواهم در مورد سومین و آخرین دشمنان درونی شما برای دستیابی به موفقیت صحبت بکنم. دشمنی که مانع به بهره وری کامل شما از استعداد های تان می شود.
بی ارزش بودن از بزرگترین دشمن های شما است و این مورد به احتمال خیلی زیاد ریشه بسیار قوی در دوران کودکی شما دارد.
در کودکی شما ممکن است دل شما شکسته شده باشد. زمانی که این حس در درون شما باعث شد شما این حس را داشته باشید که به اندازه کافی خوب یا خاص نیستید.
و در واقع حس بی ارزش بودن، نشأت گرفته از همان احساسات دوران کودکی هستند که با شما تا به امروز همراه شدهاند.
- من به قدر کافی خوب نیستم
- این شرایط مناسب شخصی بهتر از من نه برای من
- آنها مرا دوست نخواهند داشت
در ادامه جدولی از تمام احساسات درونی هر انسان برای شما ارائه می دهنم، که جدولی است از تمام احساسات درونی ما نسبت به موارد مختلفی که ممکن است نشات گرفته از دوران کودکی و حتی از بستگان ما و گذشتگان ما باشد.
لوییز هی درباره احساس بی ارزش پنداری خود در کتاب خود میگوید ریشه اکثر مشکلات ما در زندگی، برگرفته از احساس محدود کننده ی “به اندازه کافی خوب نبودن” در وجود ما است.
نتیجه تلقین چنین جملاتی به خود این است که پس از این که شروع به انجام کاری می کنید و یا به گروه جدیدی ملحق می شوید، با اولین چالش و یا حتی کوچکترین چالش و یا عدم تایید از جانب دیگران، از مسیر خود انصراف می دهید.
زیرا ناراحتی ناشی از آن حس بی ارزش بودن را، در درون شما دوباره زنده می کند و این باعث می شود که تداعی کننده حس بی ارزشی در شما شود. در نتیجه باعث می شود سریعاً کنار بکشید. فرار کردن و کنار گذاشتن
در گام اول باید اینگونه رفتار کنید که این احساس درونی را در خود متوقف کنید. نه تنها این احساس را کنترل کنید بلکه باید آن را به کلی متوقف کنید و در شرایطی که این حس به سراغ شما آمد با آگاهی از این موضوع، به سمت خود ارزشی تمام بروید و این حس را در وجود خود از اعماق وجود خود حس کنید، به جای احساس بی ارزش پنداری به خود بگویید که من ارزشمند هستم.
ممکن است آن جملات را از زبان شخصی شنیده باشید و به شما تلقین شده باشد، که در واقع تنها نظر او بوده است و یا در عصبانیت به شما حرفی زده که این حس در درون شما رشد کرده است و باعث می شود شما حس بی ارزش بودن پیدا کنید.
باید بدانید که نظرات آنها برای خودشان است و کاملاً بی اساس و دروغ است و باید این موضوع را باور داشته باشیم که باور یک مهارت است و با گذشت زمان تقویت می شود.
زمانی که به دنیا آمدیم هیچ گونه اعتقادی نداشتیم و مانند یک برگه سفید کاغذ بودیم.
به مرور زمان، تمامی آن باورهایی که امروز دارید، که از مشاهدات و شنیده ها و یا تجربیات خود یاد گرفتهاید و یا کسب کردید و اگر این چنین باشد که شما آنها را یاد گرفته باشید، می توانید آن را فراموش هم بکنید.

کافی است که آموزش های لازم برای رسیدن به اهداف خود را جایگزین آنها کنید و این مورد را به خاطر داشته باشید که شما می توانید باورهای خود را از نو بسازید با تکرار و تداوم و تعهد کافی باورهایی را همجهت با خواسته های خود از نو بسازید و نتایج آن را در زندگی ببینید و با این کار باورهای خود را تقویت می کنید و همین طور نتایج بزرگ و بزرگتر می شوند.
در این صورت میتوانید قفل درهای زندانی که شما تا به امروز در آن محدود بوده اید بگشایید که ممکن است شما را از رسیدن به مراحل بالاتری از موفقیت باز نگه داشته باشد.
نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که به راحتی می توان نتیجه گرفت که شما نمیتوانید با باورهای فعلی خود فراتر از سطحی که اکنون در آن هستید پیش بروید و پیشرفت کنید.
باید بدانید لازمه پیشرفت و موفقیت این است که باورهای جدیدی در خود ایجاد کنید و با روش جدید و متناسب با باورهای جدید ایجاد شده، عمل کنید.
جمله معروفی هست که در اینجا به کار می بریم “باورهای خود را تغییر دهید تا زندگیتان متحول شود”.

سوال خوبی که در این قسمت مطرح است این است که بهترین راه حل پایان بخشیدن به شک نسبت به خود و حس بی ارزش چیست؟
برای انجام چنین کاری تنها باید کارهایی که اکنون از آنها میترسید را انجام دهید.
این مورد مهم را هم به یاد داشته باشید که اقدام کردن، به معنی عدم وجود ترس نیست. چراکه در وجود همه ما انسان ها ترس وجود دارد و این لازمه بقا برای تمام انسان ها در تمام طول تاریخ بوده است.
تنها کاری که باید بکنید این است که یک قدم فقط به سمت آنها بردارید. در واقع شهامت عمل کردن با وجود ترس است.
و بدانیم که تمام این کارها به تجربه و اموخته های شما اضافه خواهد کرد برای مثال:
هر زمان که برای صحبت کردن با شخصی دچار تردید شدید براین اساس با ترس خود روبرو شوید و آن را انجام دهید و به یاد داشته باشید در تمام این موارد مهم طرز فکر ماست و می توانیم طرز فکر خود را تغییر دهیم.
- اگر از شما خواسته شد که برای جمعی سخنرانی کنید و از احساس می کنید شهامت انجام چنین کاری را ندارید فقط با ترس خود روبرو بشوید و این کار را انجام دهید.
- اگر از تماس تلفنی با شخصی ترس دارید و فکر میکنید که او علاقهای به صحبت کردن با شما ندارند تنها با ترس خود روبرو شوید و این کار را انجام دهید.
شما از چه کاری بیشترین ترس را دارید؟؟؟
امروز برای خود چالشی تعیین کنید و آن کار را انجام دهید و این را به یاد داشته باشید که، انجام دادن آن کار به شما اعتماد به نفس فوق العاده ای می دهد که در انجام کارهای دیگر به شما کمک خواهد کرد. انجام چنین کاری شما را در مسیر رسیدن به اهداف بزرگتر و دستیابی به استعدادهای بالاتر یاری خواهد کرد. و در ادامه آن چنان به شما کمک خواهد کرد که ترس خود رو به کل از بین ببرید.
پس باورهای خود را تغییر دهید و نتایجی جدید بگیرید و با مواردی که از آنها می ترسید و هر گونه شک و تردید که در مورد خودتان دارید روبهرو شوید و کار متفاوتی نسبت به گذشته خود انجام دهید. و همچنین مقابله با ترس را به روندی هیجان انگیز در تمام طول زندگی خود تبدیل کنید.
تنها راه از بین بردن ترس به انجام کارهایی است که از آنها می ترسید
با ذهنوین با ذهنی نو به موفقیت در تمام جنبه های زندگی فکر کنید.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
نقش تمرکز در موفقیت کسب و کار – تمرکز همه چیز است
چطور میشود سوار دو اسب بود. چطور میشود به دنبال دو خرگوش دوید؟ استراتژی کسب و کار تو، عمودی است یا افقی؟ مفهوم استراتژی عمودی و افقی
راهکار موثر ایجاد انگیزه اتمی و مدیریت همیشگی انگیزه
خیلی افراد منتظرند. منتظر ایجاد انگیزه هستند. که آن را سوخت حرکت خود کنند. اما آیا انگیزه اینگونه ایجاد میشود؟
تفاوت هدف و چشمانداز – اصول اولیه هدفگذاری
آموزش مراقبه به زبان ساده (ویدئو) و تاثیرات آن بر ذهن
تاثیر شگفت انگیز علمی موسیقی بر ذهن انسان + دانلود موزیک بیکلام مناسب برای مدیتیشن
فرم دریافت هدیه کتاب تجسم هدفگرا
۵+۱ نکته از سال ۹۸ و برگی از تجربیات من در سالی که گذشت
عوامل مهم در راستای رسیدن به هدف. تا قبل از سال ۹۸ من معمولا اهدافی برای خود تعیین نمیکردم، اما در سال ۹۸ توانستم برنامه هایم را به طور عملی و مشتاقانه پیش بگیرم.
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
مقاله تون رو خوندم کامل و واقعا لذت بردم از این همه ریزبینی که به خرج دادین.
ممنون از شما و سایت خوبتون
ممنون از حسن توجهتون دوست خوب و عزیز ذهنوین.
پاینده باشین